کد مطلب:278634 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:142

گفتار ما
روایاتی كه در این زمینه وارد شده و بیانگر ویژگیهای یاران حضرت مهدی و فضیلتهای آنهاست، بسیار زیاد است، كه در فصلهای پیشین بعضی از آنها ذكر شد و در اینجا نیز به ذكر تعدادی از آنها بسنده كردیم.

ظاهرا این طور است كه دستیابی به این كمالات، ویژه ی اصحاب و یاران خاص آن حضرت نیست، بلكه برای تمام مؤمنین قابل دسترسی است.

اینكه در حدیث اول فرمود: «دستش را بر سر بندگان خدا می نهد و هیچ مؤمنی باقی نمی ماند مگر اینكه دلش مانند پاره آهن می شود.» و در حدیث نوزدهم از فصل هفدهم فرمود: «خداوند دست عنایتش را بر سر بندگان می كشد و عقل آنها زیاد شده فهمشان بالا می گیرد»هر دو به روشنی دلالت می كنند بر اینكه گذاشتن دست مباركش بر سر بندگان سبب كسب فضیلتهای والا و كمالات بلند نفسانی



[ صفحه 209]



است؛و كمالات وعده داده شده در حدیث قرب نوافل [1] همان طور كه با ریاضتهای شرعی و مبارزه با نفس و مجاهده معنوی قابل دسترسی است، از طریق توجه و عنایت اولیاء الهی و بندگان برگزیده اش نیز بدست آمدنی است، و بلكه آنچه از این راه دوم به دست آید كاملتر و از آلودگیهای پالوده تر است.

اما اینكه فرشتگان و ساكنان آسمانها و مردگان از ظهور امام علیه السلام خوشحال می شوند به خاطر این است كه كفر و ستم و بیداد و گناه از ابتدای خلقت آنها را آزار داده و اندوهگین می نموده است و وقتی می بینند كه ظهور امام علیه السلام با مرگ باطل و زنده شدن حق و خاموش شدن آتش كفر و شرك و گسترش ایمان و توحید همراه است خوشحال می شوند، و بلكه می توان گفت به این خاطر، همه چیز در آسمان و زمین از ظهور آن حضرت مسرور می شوند.

علاوه بر این مطالب، چون امام علیه السلام واسطه ی نزول فیض پروردگار بر تمام موجودات عالم هستی است و اراده ی پروردگار در اصل وجود اشیاء و كم و كیف و دیگر وجوه عنایات الهی به موجودات از طریق امام محقق می شود، [2] بنابراین بین امام و سایر موجودات رابطه ای معنوی برقرار است كه وقتی امام به مصیبت و اندوهی مبتلا شود آنها اندوهگین و هر گاه مسرور باشد آنها مسرور می شوند. البته این مطلب به شواهد زیادی از روایات مستند است كه اینجا محل ذكر آنها نیست.



[ صفحه 210]




[1] اصول كافي، ج 2، ص 352، روايت 7- حماد بن بشير مي گويد: از حضرت امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: خداي عزوجل مي فرمايد: هر كه دوستي از دوستان مرا خوار و خفيف كند قطعا براي جنگ با من كمين كرده است و هيچ بنده اي به واسطه ي چيزي به من تقرب نجويد كه آن چيز نزد من از آنچه بر او واجب كرده ام محبوبتر باشد، او به واسطه ي نوافل و مستحبات تا جايي به من نزديك مي شود كه او را دوست بدارم و وقتي او را دوست بدارم گوش او مي شوم، همان گوشي كه با آن مي شنود و چشم او مي شوم كه با آن مي بيند و زبان او مي شوم كه با آن سخن مي گويد و دست او مي شوم كه با آن اظهار قدرت كند و اگر مرا بخواند اجابتش كنم و هر چه بخواهد به او بدهم و من در هيچ كاري مانند مرگ مؤمن ترديد نكرده ام زيرا او مرگ را ناخوش دارد و من ناخوش بودن او را ناخوش دارم.

[2] كامل الزيارات، ص 200، زيارت 2- «ارادة الرب في مقادير أموره تهبط اليكم و تصدر من بيوتكم و الصادق[الصادر]عما فصل من أحكام العباد».